ای روی تو سرسبزی گلزار امامت
گلدسته عصمت شجر باغ کرامت
مرضیه لقب شافعه روز قیامت
دارند محبان تو در حشر علامت
حب تو همان انرا نقش یست به سیما
وصف تو به قرآن همه جا ذات خدا گفت
اوصاف تو را ختم رسولان به ملا گفت
پیوسته به پیش همه کس در همه جا گفت
از فاطمه بضعه منی به ثنا گفت
وز راتبه ی فاطمه ام ابیها
ای ذات خدا را به وجود تو مباهات
در ذات تو جز ذات الهی همگی مات
حب تو به درگاه خدا اعظم طاعات
ای واسطه ی قرب مطیعین و مطیعات
مصداق قداستمسک بالعروه وثقی
ای نجم فروزنده ی افلاک جلالت
وی گوهر رخشنده ی افلاک عدالت
ای گلبن پر برگ وبر باغ رسالت
درر صدف عز و مه برج اصالت
تعبیر به کوثر زتو کرد ایزد یکتا
ای سیده ی هر دو جهان دخت پیمبر (ص)
ای از همه ی عالمیان بر تر و بهتر
با حیدر (ع) کرار به هر معنی همسر
هستی ی تو با عالم ایجاد برابر
بل ذات تو شد باعث پیدایش اشیاء
ای حقت داده مقامات و کرامات
ذات غرض باشد از ایجاد سماوات
دارم به تو ای کعبه ی حاجات مناجات
دست من و دامان تو یا جده ی سادات
از لطف نگاهی به من غمزده بنما
دائم به ولای تو دلی یکدله دارم
در کعبه ی کویت به صفا هروله دارم
بر مدح ستائیت کنون مشغله دارم
امید پذیرفتن و چشم صله دارم
نومید شدن از در احسان تو حاشا
یا فاطمه الزهرا (س) پز مان شدم الغوث
در نائره ی عشق فروزان شدم الغوث
سرتا بقدم آتش سوزان شدم الغوث
در چاره ی دل مضطر و حیران شم الغوث
دارم دل پر درد و تقاضای مداوا
یا فاطمه الزهرا (س) حاجت بتو دارم
حاجت به صد الحاح و سماجت بتو دارم
درمانده ام امید عنایت بتو دارم
در هر دو جهان چشم شفاعت بتو دارم
ای شاغعه ی محشر صدیقه ی کبرا
یا فاطمه الزهرا (س) انی بک ارجو
محروم نشد از در احسان تو هندو
گیرم که ز هندو بترم آمدم این سو
ای شافعه ی محشر ای بانوی مینو
جز درگه تو نیست امیدم به دگر جا
شعر از مرحوم عارف بجنوردی
گلدسته عصمت شجر باغ کرامت
مرضیه لقب شافعه روز قیامت
دارند محبان تو در حشر علامت
حب تو همان انرا نقش یست به سیما
وصف تو به قرآن همه جا ذات خدا گفت
اوصاف تو را ختم رسولان به ملا گفت
پیوسته به پیش همه کس در همه جا گفت
از فاطمه بضعه منی به ثنا گفت
وز راتبه ی فاطمه ام ابیها
ای ذات خدا را به وجود تو مباهات
در ذات تو جز ذات الهی همگی مات
حب تو به درگاه خدا اعظم طاعات
ای واسطه ی قرب مطیعین و مطیعات
مصداق قداستمسک بالعروه وثقی
ای نجم فروزنده ی افلاک جلالت
وی گوهر رخشنده ی افلاک عدالت
ای گلبن پر برگ وبر باغ رسالت
درر صدف عز و مه برج اصالت
تعبیر به کوثر زتو کرد ایزد یکتا
ای سیده ی هر دو جهان دخت پیمبر (ص)
ای از همه ی عالمیان بر تر و بهتر
با حیدر (ع) کرار به هر معنی همسر
هستی ی تو با عالم ایجاد برابر
بل ذات تو شد باعث پیدایش اشیاء
ای حقت داده مقامات و کرامات
ذات غرض باشد از ایجاد سماوات
دارم به تو ای کعبه ی حاجات مناجات
دست من و دامان تو یا جده ی سادات
از لطف نگاهی به من غمزده بنما
دائم به ولای تو دلی یکدله دارم
در کعبه ی کویت به صفا هروله دارم
بر مدح ستائیت کنون مشغله دارم
امید پذیرفتن و چشم صله دارم
نومید شدن از در احسان تو حاشا
یا فاطمه الزهرا (س) پز مان شدم الغوث
در نائره ی عشق فروزان شدم الغوث
سرتا بقدم آتش سوزان شدم الغوث
در چاره ی دل مضطر و حیران شم الغوث
دارم دل پر درد و تقاضای مداوا
یا فاطمه الزهرا (س) حاجت بتو دارم
حاجت به صد الحاح و سماجت بتو دارم
درمانده ام امید عنایت بتو دارم
در هر دو جهان چشم شفاعت بتو دارم
ای شاغعه ی محشر صدیقه ی کبرا
یا فاطمه الزهرا (س) انی بک ارجو
محروم نشد از در احسان تو هندو
گیرم که ز هندو بترم آمدم این سو
ای شافعه ی محشر ای بانوی مینو
جز درگه تو نیست امیدم به دگر جا
شعر از مرحوم عارف بجنوردی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر